سرویس فرهنگ و هنر مشرق - یکی از ویژگیهای خاص دو دوره متوالی برنامه عصر جدید توجه به موسیقی سنتی و ردیف دستگاهی است و این برنامه به استعدادهای موسیقی سنتی توجه خاصی دارد و این نقطه قوت با آریا عظیمینژاد آهنگساز و حمیدرضا ترکاشوند شکل میگیرد. ترکاشوند به عنوان خوانندهای تلویزیونی شناخته میشود که موسیقی تیتراژ برنامه ساعت بیست و پنج و سریال «پایتخت۵»، زندگی از نو و چند سریال تلویزیونی دیگر را در کارنامهاش ثبت کرده است.
اما چهره حمیدرضا ترکاشوند در فصل نخست عصر جدید وبه عنوان مربی موسیقی استعدادهای نوظهور شناخته شد و در فصل دوم این برنامه به عنوان مربی استعدادها حضور بیشتری در این برنامه داشت. ترکاشوند حتی با خواندن تیتراژ سریال پایتخت و قطعات موسیقیایی که در چند سال اخیر منتشر کرد، چهره شناخته شدهای در عرصه موسیقی نبود اما عصر جدید زمینهای برای بیشتر شناخته شدن این خواننده در مقام مربی را فراهم آورد.
گروه تازه تشکیل شده «بیحد» که خوانندگی قطعات این گروه را ترکاشوند با عنوان هنری ترکاش، بر عهده دارد، «باهارا» را به عنوان نخستین قطعه رسمی این گروه منتشر کرد. قطعهای که موزیک ویدئوی آن با اندکی تاخیر در فضای مجازی منتشر شد. سپهر وکیلی تدوینگر فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» کارگردانی آنرا بر عهده دارد. وکیلی ورکشاپی به صورت مستمر در مجتمع فنی تهران تحت عنوان کارگاه آموزشی موزیک ویدئو تدریس میکند و برای خوانندگان متعددی موزیک ویدئو ساخته است.
بیشتر بخوانید:
خوانندهای که «پارهسنگ» به سوی ارزشها پرتاب کرد، روی صحنه رفت!
در ساختار موسیقیایی فعلی حجم عظیمی از موسیقیهای تولید شده در شرایط کنونی با ساخت موزیک ویدئو توزیع و شناخته میشوند، اما موزیک ویدئوی «بیحد» تفاوت بسیار عمدهای با بسیاری از موزیک ویدئوهایی دارد که اینروزها در فضای مجازی منتشر میشود.
در اغلب عاشقانه خوانیهای مرسوم حضور یک کاراکتر زن در پیشبرد روایت موزیک ویدئوهای کنونی نقش اساسی را ایفا میکند. این حضور تاثیر پذیرفته از ساختاری است که شبکه MTV در دهه هشتاد میلادی بنا گذاشت و مرزهای موسیقایی را تا ابتذالی محتوایی و ساختاری پیش برد. موزیک ویدئوی «باهارا» از شاخصه حضور محوری کاراکتر زن بهره میبرد، اما نحوه استفاده از موقعیت پرسوناژی در روایت موزیک ویدئوی باهارا کمی متفاوت و ساختار شکن است.
در نماهای آغازین «باهارا»، زنی در صحنه حاضر میشود که کفشهایی به تن کرده که به لحاظ سبک و عرف پذیرفتهشده، با پوشش چادرش کاملا مغایر است. ضمن اینکه فضای یک بازار سنتی در چهارچوب قطعه تصویری باهارا تبدیل به یک شخصیت میشود و محتوای اصلی موزیک ویدئو درباره عبور یک زن چادری از میان یک بازار سنتی است. زن چادر بر سر دارد و در نقطهای ایستاده، موسیقی آغاز میشود و باد شدیدی وزیدن میگیرد. تصویر بعدی چترهای فراوانی را نشان میدهد که روی سقف یک بازار وجود دارد. گروه «بیحد» درون یک خودرو قدیمی نشستهاند و خواننده از آن خارج میشود و دختر جوان چادری در بازار شروع به حرکت میکند.
خواننده با دیده شدن نخستین تصویر از صورت زن این عبارات را میخواند : عزیزا، دلبرا جانا، نگارا، و ... این تلقی شکل میگیرد که دختر محجبهای محبوبه مرد اصلی قصه این موزیک ویدئو است.
دختر چادری وارد بازار میشود و در متن موزیک ویدئو ما با توجه بیشمار صاحبان مشاغل مختلف و بازاریان نسبت به این دختر چادری مواجه میشویم. نخستین کسی که برای تماشای دختر چادری از مغازهاش خارج میشود مردی مسن با مویی سپید است.
پیر و جوان، خرد و کلان محو تماشای دختری با پوشش سنتی ایرانی هستند. همه اهالی این بازار سنتی شیفته تماشای این دختر چادری هستند و این ساختار ناخواسته فیلم «مالنا» جوزپه تورناتوره را در ذهن متبادر می کند. گویی چادر، ابزاری برای اغوای مردان و دستاویزی برای تبرج است و ساحت دختر چادری هیچ تفاوتی با یک فاحشه ندارد. دختر اغواگری که تمامی اهالی بازار به او توجه میکنند میتوانست یک دختر چادری نباشد و با حجاب عرفی مرسوم در بازار ظاهر شود. داشتن حجاب سنتی و عبور از بازار سنتی، به برداشت و تعابیر گوناگون دیگری دامن میزند.
البته از از ساختار فعلی دفتر موسیقی و وزارت فرهنگ و ارشاد فعلی انتظاری بیش از این نمیشود داشت. اما خوانندهای که با برنامه تلویزیونی عصر جدید به مردم معرفی شد تا پیش از این معرفی در برنامه مذکور پرسوناژ هنری شناخته شدهای نبود و در حتی قبل از برنامه عصر جدید طی چند سال فعالیت، عمدتا در سازمان صدا و سیما، هیچ فعالیت موسیقایی خارج از ساختار صدا و سیما نداشت و با اعتباری که در برنامه عصر جدید بدست میآورد، فعالیت خود را در خارج از سازمان آغاز میکند و چنین موزیک ویدئوی ساختار شکنی را همراه با گروه «بیحد» ارائه میدهد.
سوال اصلی اینجاست که آیا قرار است که کسب اعتبار از مدیوم تلویزیون، زمینه ای برای شناخته شدن و ساختار شکنی خازج از محیط سازمان صدا و سیما به یک رویه برای بازیگران و هنرمندان تبدیل شود؟ آیا قرار است همه بازیگران و چهره هایی که به اعتبار تلویزیون چهره شدهاند، در جلوی دوربین رسانه ملی به یک شکل باشند و چون به خلوت میروند... ۱۸۰ درجه در تضاد با ارزشهای ملی و دینی کشور قدم بردارند؟